[ پنجاه سال ]

 [ پنجاه سال ]

 
 



Friday, April 08, 2005  

یکی یکی از روی پله ها می پره
می رسه اون پایین . کنار هزار تا جسد تیکه پاره ی آدم ها
یه آدم دیگه اون بالا چشماشو می بنده
و می پره، از بالای پله ها ، همشون ، از بلند ترین نقطه
و جسد قرمز رنگش که تو اصطکاک با هوا سوخته
با صدای "تلپ" روی کپه ی کنار دست اون آدمه می افته
که دهنش از ابهت جهان باز مونده

Posted by: yas. @ 2:42 AM
 



links:

absurd
malasema
4004bc
benahayat
daydad

blind
sanaz
funk
anti-ideal
maktoob
zehne solb
Shahrzad
unbelievable
xak
minimal



Free Hit Counters
Free Hit Counters