[ پنجاه سال ]

 [ پنجاه سال ]

 
 



Saturday, April 09, 2005  

صدای نفس هاشو می شنیدم
سکوت بود، سکون بود
صدای قلبشو می شنیدم
با قلب من ضد ضرب می زد
کوه ها ریحتند
از بوم بوم قلبش
صدای سنگ ها اضافه شد
و تریلی ها و ماشین های شهر داری
و فریاد مهندس ها برای بازسازی غار ما
و جاده ی خودشان، آدم های لعنتی
اون مجبور شد صدای قلبشو کم کنه
تا کوه ها دیگه ریزش نکنن
و من به مهندس ها و آدم ها و رانندی های تریلی فحش بدم

Posted by: yas. @ 7:45 AM
 



links:

absurd
malasema
4004bc
benahayat
daydad

blind
sanaz
funk
anti-ideal
maktoob
zehne solb
Shahrzad
unbelievable
xak
minimal



Free Hit Counters
Free Hit Counters