Monday, October 24, 2005
آوازی سرد و تلخ ، از پشت دیوار های شیشه ای
دست های سرد و تلخ ، روی بدن معشوقه ها حرکت می کنند
خورشید تابشش را از شهر ما نگرفته ، نور زیادش کورمان کرده . نمی بینیم
خورشید گرمایش را از ما نگرفته
ما مرده ایم
و زیرشیشه های خرد شده مدفون شده ایم
Posted by: yas. @
8:17 AM