[ پنجاه سال ]

 [ پنجاه سال ]

 
 



Saturday, November 19, 2005  

هنوز هم می پرستم کسانی را که از باران های پاییزی به ذوق می آیند
و کانورس های گلی می پوشند
هر چند خودم هم در اتاقم را ببندم و کنار آتش کز کنم
و هر از چندی خاکستر های روی شیشه ی مونیتورم را پاک کنم
که پست های وبلاگم را غیر قابل خواندن می کند
هنوز هم صدای قهقهه ی دختران از کوچه ی کناری می آید
همینطور صدای غژ غژ تیر های سقف
و دود ملایم سیگار و بخار نفس های پسری که سنگ ها را با پاهایش شوت می کند
و بدون توجه به موها بلند و بهم ریخته اش از جلوی پنجره ام رد می شود
شاید مسخره باشد ، اینطور لحظه نویسی یک روز پاییزی
اما نه برای من
پس فکر کردی آتش وسط اتاق من از چی ست ؟

Posted by: yas. @ 8:33 AM
 



links:

absurd
malasema
4004bc
benahayat
daydad

blind
sanaz
funk
anti-ideal
maktoob
zehne solb
Shahrzad
unbelievable
xak
minimal



Free Hit Counters
Free Hit Counters