[ پنجاه سال ] | ||
|
این اتاق لعنتی باز بوی کاپتان بلک گرفته انگار هیچ کس نمی خواد قبول کنه که موکت های این اتاق می تونه قرمز باشه از خون من انگار هیچ کس نمی خواد قبول کنه که می شه خندید به موکت های قرمز این اتاق چون من به سقف چسپیدم و دارم همه چیز رو می بینم و می خندم ، انگار کسی داره شیکممو قلقلک می ده از اون پایین - - هر کس با مرگ خود فرشته ی مرگ را به مهمانی ای دعوت می کند که در آن به دنیا می آید و هر کس پس از مرگ خود صدای گریه ی فرشته ی مرگ را می شنود که با سرعت زیادی محو می شود
|
:ARCHIVE
absurd |